خاطرات شهید غلامحسین یعقوبی(۳)

راوی مادر شهید: گل افروز کاردان خیبری پانزده روز از شهادت برادرش علی نگذشته بود غلامحسین به ما گفت که می‌خواهد اسلحه افتاده برادرش را بردارد و برای دفاع از میهن به جبهه برود هنوز سن زیادی نداشت .با چند تن از رفقا رفتند و شناسنامه هایشان را دستکاری کردند و سن و سالشان رابرای … ادامه خواندن خاطرات شهید غلامحسین یعقوبی(۳)